هارون امیرزاده

تصفیه کاری های قومی از نجیب تا غنی در آستانه ظهور امارت طالبان

نجیب در آخرین روزهای حکومتش برای زمینه سازی انتقال قدرت به گلبدین دست به تصفیه کاری های نظامی و سیاسی نیرو های ضد پاکستانی و گلبدینی زد. عده ای را بر طرف کرد و عده دیگری را ترور نمود. با حزب اسلامی گلبدین همدست شده یک سلسله عملیات های نظامی علیه جمعیت اسلامی در پروان، بغلان، بلخ و در مجموع در مناطق شمال، مرکزی و اطراف کابل براه انداخت.
علیه جنرال دوستم و جنرال مومن اندرابی توطئه قتل و ترور آنها را کشید، اما با واکنش فرماندهان نظامی شمال مواجه شده و سر انجام دست به فرار نا فرجام زد.
اشرف غنی احمدزی دقیقا عین سناریوی نجیب را در آستانه انتقال قدرت به امارت طالبان در تحت مدیریت خلیلزاد روی دست گرفته است. در هر جای نیرو های ضد طالبان را شناسایی کند، با عجله دست به گرفتاری و یا ترور او می زند. تا حال او موفق شده فرماندهان ضد طالب را مثل جنرال دوستم و عطا از سر راهش از صحنه بازی خارج کرده است. فرمانده قیصاری و جنرال قریشی و فرمانده علیپور را دست گیر و به زندان انداخته است. فرماندهان دیگر مثل جنرال رازق ضد طالبان و پاکستان را در یک توطئه ماهرانه از سر راه طالبان در قندهار برداشته است. معلوم نیست بعد از علی پور نوبت کیست؟
چانس غنی در سر کوب نیروهای ضد طالبان و پاکستان نسبت به زمان نجیب بیشتر است. پشت غنی توسط خلیلزاد، ترامپ و تروریزم طالبانی بسیار گرم است.
واقعیت اینست که نیرو های مطرح ضد طالبانی باقی نمانده اند. رهبران منسوب به تاجیک، ازبیک، هزاره بیشتر مصروف سرنوشت خود در اوضاع کنونی اند. چنانچه دوستم منتظر دستور اردوغان است که به غنی بپیوندد و یا با گلبدین و یا طالبان.
استاد خلیلی و محقق به غیر از پیام های تسلیت چیزی از دست شان نمی آید.
استا عطا در جستجوی معاونیت به دربار این ولسمشر و آن ولسمشر سرگردان است. از قدرت نمایی ها و بچه ترسانی های او دیگر خبری نیست. جنرال قریشی که بخاطر او خود را قربانی کرد، امروز به سر نوشت قیصاری مواجه شده است.
مار آستین خوش خط و خال مصروف تکمیل آخرین آرمانهایش یعنی فیشن کاری، عیاشی و فلم پری در پاریس و یا مصروف میزبانی سفیر امریکا در کنار آرامگاه مسعود در پنجشیر است.
خلیلزاد، گلبدین، کرزی و غنی خود را آماده فرش قرمز برای امارت طالبان می کنند. ترامپ چنان هیجان زده است که به سر بازانش با افتخار اعلام می کند که عنقریب بیرق امارت طالبان را بدستان خود در ارگ کابل به اهتزاز در می آورد

++++++++++++++++++++++++++++++++

مطالب مرتبط

تاجیک ها باید جسارت حق طلبی را از هموطنان هزاره و ازبیک بیاموزند

هارون امیرزاده

بسیاری تاجیک ها به جسارت، اتفاق و توانایی برادران هزاره و ازبیک در میدان حق طلبی و مقاومت علیه تروریزم و فاشیزم ارگ حسادت می خورند، که چرا مثل این هموطنان شان از حقوق مشروع شان دفاع کرده نمی توانند.
فرزندان تاجیک از جنرال تا سر باز از وزیر تا دهقان نسل کشی می شوند، در زندان ها افگنده میشوند و یا با توهین برکنار میشوند، ولی کوچکترین واکنشی نشان نمی دهند. بر عکس هر زمانیکه تاجیکان نسل کشی می شوند، یک تعداد دلالان منسوب به تاجیک یا مصروف شوتینگ فلم های هالیوودی و یا مصروف عیاشی و خوش گذرانی در پاریس میشوند و در نهایت چند لاف فیسبوکی می زنند. در نتیجه هیچ کسی آنانرا جدی نمی گیرند.
آنچه هزاره ها و ازبیک ها تا حال فاقد آن بوده اند مدیریت تغییر سرنوشت شان از دست تروریزم و فاشیزم ارگ است. زیرا تمام واکنشهای هزاره ها و ازبیک ها موقتی و گذرا است. بگونه مثال نمایش قدرتی که ازبیک ها در تابستان امسال در شمال برای رهایی فرمانده قیصاری و برگشت دوستم کردند، در تاریخ افغانستان بی نظیر بود. با این نیرو میشد سیر حرکت تاریخ فاشیزم را تغییر داد. اما با تاسف همه فداکاری ها فدای اسارت دوستم در منزلش شد که حتا اجازه خروج از کشور را ندارد.
قدرت نمایی های هزاره ها هم تا حال به نقطه صفر برگشته به نفع فاشیزم ارگ انجامیده است.
تاجیکان باید جسارت و اتفاق را از برادران هزاره و ازبیک بیاموزند و مدیریت سیاسی را خود تدبیر کنند. برین ترتیب جسارت، اتفاق و مدیریت سیاسی سه کلید پیروزی بر تروریزم و فاشیزم است.
ضرورت این سه عنصر در شرایط فعلی که از یک طرف توطئه های فاشیزم ارگ سرعت گرفته است و از طرف دیگر خلیلزاد سر گرم تسلیمی نیروهای ضد طالبان به امارت طالبان در تحت حمایت امریکا است، یک امر حیاتی است.

.