راشا تودی- ترجمه رضا نافعی

مقاله تحلیلی «کنایسل» وزیرخارجه پیشین اتریش
دیر زمانی پرواز با هواپیما ویژه ستارگان برجسته بود. خلبان یا مهماندار هواپیما بودن کاری بود بسیار آبرومند، کاری که هم  درآمد خوب داشتی و هم پیوسته در سفر بودی. اما با متداول شدن پرواز با خطوط هوائی کم هزینه، با کاهش دستمزد رقابتی پرسنل پرواز و ساعات کار فشردۀ آنها، آن شرایط رؤیائی پیشین بکلی تغییر کرد.  به نظر من سالهای طلایی این صنعت  50 سال پیش به پایان رسید.  با شروع پروازهای چارتر، آن شرایط  ویژۀ پیشین از بین رفت. امروز گردشگرانِ  دم پائی به پا، با شلوارهای کوتاه، جایگزین مسافران خوش پوش و آراسته پیشین شده اند. چهره های برجسته، چه   سیاستمدار و  چه  فرهنگمدار نیز به هواپیماهای تجاری روی آوردند.
بحران نفتی دهه 1970 نیز بسیاری چیزها را در هم ریخت. . من پدرم را به یاد می آورم، یک خلبان جوان جاه طلب که ناگهان  بیکار  و خانه نشین شد، زیرا در سال 1973 هواپیمایی نیز به دلیل انفجار قیمت نفت با مشکل روبروشده بود. پرسنل هواپیمایی درمقیاسی بزرگ بیکار شد، نومیدی و افسردگی بر فضا سنگینی می کرد.
در سالهای دهه شصت اگر پروازی به پاریس یا بیروتِ دوست داشتنی ختم می شد، خدمۀ هواپیما شب را در آنجا بسر می بردند و روز بعد باز می گشتند، اما سالهاست که این رسم منسوخ شده و پس از رسیدن به مقصد  باید  بلافاصه مسافران منتظر در فرودگاه  را سوار کرد و بازگشت.
ایام خوش آن بود که پرواز چیز خاصی بود.  امروزدر بسیاری از ایستگاه های اتوبوس ، آرامش بیشتر از اکثر فرودگاه هاست، جایی که ما از 11 سپتامبر 2001 به بعد با  بازرسی های امنیتی روبرو هستیم. با پیدایش نهضت حفاظت از آب و هوا از سال 2017 » شرم از پرواز» هم مطرح شد. با توجه به این روند که از سوئد آغاز شد، هر کسی که تصمیم می گیرد با هواپیما سفر کند باید به دلیل کمک به انتشار آلاینده ها از پرواز با هواپیما شرمنده باشد. در برخی از کشورها صنعت سفر و توریسم  به سرعت تاثیرات این روند جدید را احساس کرد.
خطر ورشکستگی و پیدایش انحصار در کمین است
اما از مارس امسال، هواپیمایی با بزرگترین بحران در تاریخ خود روبرو شده است. صدها هزار نفر از کارمندان از کار اخراج شده اند، بسته های نجات دولتی آماده  شده اند و مهمتر از هرچیز، یافتن پاسخ برای این پرسش است: بالاخره کار به کجا خواهد کشید؟ تابستان، فصل اوج حمل و نقل هوایی است، اما بازار تردد هوائی بی رونق است  زیرا بیماری همه گیر کرونا تمام نمی شود و مردم از ترس   پیدایش موج دوم  تن به سفر نمی دهند. بسیاری می گویند ما ترجیح می دهیم در مجاورت محل های زندگی خود گشت و گذار کنیم.
کرونا در سال 2020 ما را به بی تحرکی متعهد کرد. شرکت های سراسر جهان مجبور بودند هواپیماهای خود را از پرواز بازدارند و آنها را به مدت سه ماه زمینگیر کنند – و این موجب یک بیکاری 99 درصدی بود، زیرا تنها حدود یک درصد از هواپیماها برای انتقال ماسک های محافظ و غیره پرواز می کردند.  هیچ شرکتی نمی توانست خود را برای تحمل چنین وضعی  اماده سازد و با این حال برخی از دولت ها به شرکت های انفرادی و شرکتهای متوسط ​​می گفتند: شما باید برای  سه ماه ذخیره داشته باشید.
از ماه مه سال 2020 به بعد ، خطوط هوایی در سراسر جهان از طریق اقدامات دولتی نجات داده شدند. اکنون به دلیل وجود نوسانات پرنشیب و فراز سهام بورس ها، آینده حمل و نقل هوایی تقریباً شبیه کازینو شده است، زیرا برخی صندوق های سرمایه گذاری مانند US Global Jets ETF در حال شرط بندی برای بهبود سریع مسافرت های هوائی  هستند.  اما پرسش این است که در وضعیت کنونی چه کسانی می خواهند و از نظر اقتصادی می توانند رفتار معمول خود را برای  پرواز با هواپیما از سر بگیرند؟
سقوط پروازهای تجاری بازهم بیشتر خواهد شد، زیرا کنفرانس های ویدئویی که  هنگام  استقرار قرنطینه به شدت مورد استفاده قرار گرفتند ، روند سفرهای کاری را بکلی و برای همیشه تغییر خواهد داد. علاوه بر این، ممکن است به دلیل خطرات مداوم یا مکرری که سلامتی را مورد تهدید قرار دهند، تغییراتی در شکل و نحوۀ برگزاری تعطیلات بوجود آید.  از سوی دیگر، بازار رشد صنعت حمل و نقل هوایی در آسیا است که پروازهای داخلی، از جمله در چین به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. همچنین در کشوری مانند هند، هنوز هم امکان رشد برای این صنعت وجود دارد: زیرا هم  کشور بزرگ است و هم میزان  تحرک افرادی که به دنبال کار هستند زیاد است.  با این وجود، در هر دو کشور درست در همین رشتۀ اقتصاد، برخی از سران شرکت های خیره کننده ای مانند گروه HNA چینی با ورشکستگی سقوط کردند.
طبق محاسبات اتحادیه بین المللی موسسات مسافر بری هوائی تردد هوائی مسافران این موسسات در سال 2020   پنجاه درصد کاهش خواهد یافت و زیان ناشی از این کاهش تردد بیش از 250 میلیارد دلار خواهد بود.
برای مقایسه: خسارات وارده به خطوط هوایی ایالات متحده پس از حملات 11 سپتامبر بین  5 تا 15 میلیارد دلار برآورد شده است. افزون بر این در حال حاضر بدهی بسیاری از شرکت ها در سطح بالائی قراردارد  زیرا به دلیل پایین بودن سطح سود سالها نتوانسته اند هزینۀ  سرمایه خود را تامین کنند.  از طرف دیگر بدهی موسسات  ارزان قیمتی مانند  Ryanair  به بانک ها  بسیار کمتراست.
تولیدکنندگان هواپیماهای  ایرباس و بوئینگ و به همین ترتیب کل صنعت تهیه کنندۀ ملزومات و همچنین شرکت های طاقچه ای بسیار تخصصی در بخش های فولادی و IT تحت تأثیر این کاهش قرار گرفته اند.
Guillaume Faury ، مدیر عامل Airbus گفت:
در این بحران  که شدید ترین بحرانی است که صنایع هواپیمائی تا کنون با آن روبرو شده کمبود خورد و ناچیز وجود ندارد هرچه هست حداکثری است. در اینجا هم بین 15 تا 135هزار محل اشتغال حذف می شود. موسسه بوئینگ  که  رقیب کارباس است 16000کارمند را اخراج کرده است. به لطف یارانه های دولتی ، هر دو شرکت در گذشته مشکلات خود را که  بیشتر پیش پا افتاده بوده اند تا اساسی حل کرده اند.
این رکود حتی قبل از بحران  Corona هم وجود داشت. پیش بینی می شود که بیش از 160،000 شغلِ   تولیدکنندگان ملزومات با عواقب این بحران رو در رو گردند.  شرکت های   اتریشی که شرکت های نمونه بوده اند  مانند FACC که مشتریان اصلی آنها بوئینگ و ایرباس هستند نیز به شدت تحت تأثیر قرار می گیرند. از آنجا که در این دوره از تغییرات برخی از موارد در حال سازماندهی مجدد هستند،    Comac سازنده هواپیمای چینی می تواند از این واقعیت بهره ببرد. پس از ان که مشخص شد علت سقوط چند هواپیمای بوئینگ  نقائص فنی در ساختار آن بوده است چین هم مانند بسیاری از کشورهای دیگر   بوئینگ را به کنار نهاد. چنین بود که اینک  بحران اعتماد  نیز   بر بحران سرمایۀ این شرکت   اضافه شده است.
وارن بافت ، سرمایه گذار آمریکایی ، متولد 1930 ، معتقد است که  حمل و نقل هوایی آینده ای ندارد. در ماه مه سال 2020 ، شرکت سرمایه گذاری او Berkshire Hathaway کلیه هلدینگ های موجود در چهار شرکت هواپیمایی بزرگ Delta Air Lines ، United Airlines ، Southwest Airlines و American Airlines را با ضرر به فروش رساند. اکنون ممکن است تصمیم او   ناشی خودسری او  تلقی شود ، اما او همیشه  شم خاصی برای شناخت آنچه در راه است دارد. کار بعدی که او می خواهد انجام دهد ورود به صنعت گاز طبیعی است – ظاهراً فکر می کند این سوخت فسیلی در طولانی مدت از حمل و نقل هوائی ایمن تر است.
ناظران بازار به بهبودی سریعتر در صنعت حمل و نقل هوایی نسبت به بخش خودرو اشاره می کنند که ممکن است تا سال 2030 به سطح پیش از بحران بازنگردد. انتظار می رود از سال 2023 تقاضا برای سفر هوایی دوباره افزایش یابد که در این صورت نیاز به ناوگان جدید  هست. با این حال ، در حال حاضر، به نظر می رسد در شرکت های آمریکایی و اروپایی کفگیر به ته دیگ خورده است. این امر باعث می شود که آموزش مهندسین و مکانیک  های جوان نیز کاهش یابد. بنابراین این احتمال وجود دارد که موسسه دولتی چینی Comac بتواند از این مرحله برای تثبیت موقعیت  خود به عنوان رهبر جدید در این عرصه نیزاستفاده کند. در سال 2017 نیز، پس از هشت سال توسعه، اولین هواپیمای مسافری چینی C919 به پرواز در آمد. چین به همراه روسیه ، به پیشرفت در این زمینه پراهمیت تحرک ادامه داد. در سال های اخیر، خریداران چینی در مقیاس وسیع دست به خرید   اختراعات و شرکت ها زده اند. ما اروپایی ها ناظر امضاء   قرارداد ها هستیم و ساعت های متمادی برای این خرید ها کف می زنیم.
حمل و نقل هوایی در قرن بیستم در آشیانه های هواپیما سازی آلمان و بعد از آن در ایالات متحده آغاز شد و اوج خود را نیزتجربه کرد. پیشگامانی چون Otto Lilienthal و برادران Wright بودند که هواپیماهای خود را «سنگین تر از هوا» کردند تا پرواز کنند.
بعد ها ماجرا جویانی فراوان  رکوردها بر جای گذاشتند و بازرگانان  پرواز را تجاری کردند. به این صورت بحث در باره ایجاد بزرگترین فرودگاه جهان در غرب استانبول دیگر ضرورتی ندارد.   احتمالاً در آینده  چگونگی تحرک در هوا را شرکت های آسیایی و مشتریان آسیایی   تعیین خواهند کرد.   تمام این ها تا سال 2023 معلوم خواهد شد، مشروط بر آن که تا آن زمان تغییرات سیاسی اساسی  مانند انقلاب های اجتماعی روی نداده باشند.

https://deutsch.rt.com/meinung/104536-die-luftfahrt-am-boden