خیانت امریکا به نیروهای ضد تروریزم و سرنوشت مبهم معاون صاحبان جهادی شمال
هارون امیرزاده
در حالیکه امریکاییها عجله در فرار از باتلاق افغانستان دارند، معاون صاحبان شمال در جستجوی مقام معاونیت در تکت انتخاباتی مهره های سوخته امریکایی اند. جنرال دوستم معروف به داکتر طالب کش بقول خودش در جستجوی معاونیت اول برای” ترکتباران” است. قانونی در جستجوی معاونیت اول اتمر، یک خادیست مرموز است. محقق و خلیلی سرگردان معاونیت دوم اند و احمد ولی مسعود خواب ریاست جمهوری افغانستان را در آخرین لحظات نفس سیاسی افغانستان می کشد.
و بلاخره مار آستین مصروف فیشن و در جستجوی یک آستین گرم پیش از رسیدن طوفان خانمانسوز به ساحل افغانستان است.
این در حالیست که غنی کرزی، گلبدین و ده ها طالب پرست با کمال خوشی خود را آماده استقبال از امارت برادر طالبی خود در تحت مدیریت پاکستان می کنند.
کشور های روسیه، چین، ایران، ترکیه، امارات و سعودی در همدستی با پاکستانی ها خود را آماده جشن فرار امریکاییها از باتلاق افغانستان و استقبال از امارت طالبان می کنند.
واقعیت اینست که خروج ناگهانی ارتش امریکا از سوریه نه تنها میدان را به ایران و روسیه در رقابت در خاورمیانه گذاشت، بلکه سرنوشت مردم کرد بحیث متحدین امریکا را نیز به دست دشمنان این مردم حق طلب تسلیم نمود.
در افغانستان همه انتظار داشتند که مذاکرات خلیلزاد با طالبان یک راه معقول سیاسی برای آوردن صلح خواهد بود، اما هنوز یک روز از ختم معاملات سری خلیلزاد با طالبان در ابوظبی نگذشته که دولت ترامپ بحث خروج کامل و یا بخشی از نیروهایش را از افغانستان مطرح می سازد. این حرکت ترامپ باعث شوکه شدن نیروهای ضد تروریزم در افغانستان شده است.
به نظر می رسد که کلید ارگ را خلیلزاد به دستور ترامپ در ابوظبی در حضور سعودی و امارات متحده عربی به پاکستانی ها سپرده است.
اشرف غنی و بسیاری طالب پرستان
نقش کلیدی در حمایت و بقدرت رساندن طالبان دارند، ولی انتظار نداشتند که امارت طالبان در تحت مدیریت پاکستان بدون قید و شرط صاحب کلید ارگ به این زودی ها شوند.
هر چند برای طالب پرستان قبیلوی انتقال کلید ارگ از برادر تکنوکرات به برادر طالبی تفاوتی نمی کند، ولی برای نیروهای ضد طالبان این یک خبر خوبی نیست. این در حالیست که خلیلزاد، متفکر طالبانیزم با حکایت از داستان میان تهی مذاکره ابوظبی در منزل کرزی، پدر خوانده طالبان سر معاون صاحبان جهادی شمال را گرم کرده به آنها وعده های بهشت صلح امارت طالبانیزم را می دهد.
حالا پرسش اساسی اینست که معاون صاحبان مجاهد شمال در انتظار پیدا کردن معاونیت در تکت کدام تکنوکرات طالب پرست می مانند و یا در جستجوی نجات خود پیش از رسیدن سونامی خانمان بر انداز به خانه شان اند؟