حکومت، ادبیات نفرت
را ولایت به ولایت گسترش می دهد
نشست صلح افغانستان امروز در ازبکستان دایر می شود. تا اکنون فراخوان صلح رییس جمهور غنی با استقبال برخی از کشورها به شمول پاکستان روبرو شده است و طالبان تا اکنون چراغ سبزی به گفتگوهای صلح نشان نداده اند. در حالیکه شورای عالی صلح خوشبین است که طالبان به بسته پیشنهادی حکومت چراغ سبز نشان خواهند داد. هرچند حکومت افغانستان با صراحت اعلام کرده است که با طالبان به گونه جداگانه و بی مداخله پاکستان آماده است تا وارد گفتگوهای صلح شود اما طالبان منتظر چه هستند؟ طالبان در برابر بسته پیشنهادی صلح رییس جمهور غنی سرانجام چه تصمیمی خواهند گرفت.
به گزارش سایت همایون بنقل از شبکه اطلاع رسانی افغانستان ، داکتر داوود مرادیان رییس مرکز استراتژیک افغانستان در برنامه «فراخبر» گفت: اکثر قریب به اتفاق مردم افغانستان تشنه صلح هستند. هر قدمی که افغانستان را به طرف صلح و ثبات نزدیک کند مورد استقبال و پذیرش اکثر مردم و گروه ها و جریان های سیاسی می باشد و اینکه خوشبختانه جناج ضد صلح در افغانستان وجود ندارد اما مهم این است که چگونه صلحی باید بیاید و اینکه صلح از چه راهی بیاید و توسط چه کسانی صلح شود.
وی، عدم وجود ثبات فکری در حکومت را از آسیب های صلح می داند و می گوید: متاسفانه در بین ما افغان ها اختلاف نظرهای زیادی وجوددارد اصل مهم که صلح طلبی هست و همه ما هم نظر و هم دیدگاه هستیم. اما در مورد نوع صلح، چگونگی صلح و راه های رسیدن به صلح و اینکه چه کسانی باید پروسه صلح را در نظر بگیرند اختلاف نظرهایی وجود دارد. همچنین مشکل دیگر این است که ثبات فکری در برنامه صلح جویانه افغانستان نمی بینیم. یک ماه قبل حکومت افغانستان می گفت که با طالبان یعنی کسانی که دست شان به خون مردم آلوده است صلح نمی کنیم و حالا برنامه صلح پیشکش می کند و در جایی دیگر حکومت می گوید که این جنگ جنگ داخلی نیست بلکه بخشی از مبارزه جهانی علیه تروریزم و مواد مخدر می باشد. پس سوالی که من به عنوان یک افغان دارم نبود ثبات فکری در سیاست ها و گفتمان صلح طلبی حکومت افغانستان می باشد.
مرادیان، شرایط به ثمر نشستن گفتگوهای صلح و طرح صلح را چنین بیان کرد: اگر صحبت های اشرف غنی و اتمر را بخوانیم تناقض های زیادی در روی همان کاغذ وجود دارد بنابراین گام نخست این است که حکومت افغانستان، گفتمان صلح خود را یک گفتمان با ثبات از لحاظ علمی داشته باشد. در گام بعدی وحدت و هم نظری از ارگ و از حکومت افغانستان و سپس حلقات سیاسی و مردم افغانستان بوجود بیاید.
رییس مرکز استراتژیک افغانستان، بر این باور است که انتظارطالبان از صلح شریک شدن در قدرت است و افزود: البته طالبان به این نوع صلح و به پیشنهاداتی که رییس جمهور داده است قانع نیستند آنها تمام افغانستان را می خواهند همانطور که وقتی در قدرت بودند افغانستان محور و تمامیت خواه بودند. از طرفی دیگر ما اگر طالبان را بخشی از سیاست خارجی پاکستان قلمداد کنیم برمی گردد به اینکه تصمیم پاکستانی ها چه می باشد. بنابراین خوب است و نیاز است که قبل از اینکه ما بیاییم و به عنوان پدیده ای به نام طالبان گفتگو کنیم شناخت مان را از طالبان بیشتر کنیم و ببنیم که طرف مقابل دنبال چه است.
وی ادامه داد: متاسفانه نه ما و نه دوستان ما در جامعه جهانی شناخت درستی از طالبان ندارند. بنابراین جنگ با طالبان تا زمانی که ما شناخت درستی از طالبان نداشته باشیم نتیجه نمی دهد. برداشتی که من از سیاست پاکستان نسبت به افغانستان دارم اینها در جستجوی لبنانیزه کردن افغانستان می باشند و امیدوار هستند و تلاش می کنند که گروه طالبان را به گونه گروه حزب الله تبدیل کنند. حزب الله در لبنان سه ویژگی دارد یکی اینکه جنوب لبنان در اختیار حزب الله است. حزب الله دارای ملیشه های نظامی می باشد و شریک سیاسی در قدرت می باشد. فعلا طالبان جغرافیا دارند و ملیشه نظامی هم دارند اما در قدرت سیاسی شریک نیستند. بنابراین سیاست پاکستان یک نوع تجزیه غیر رسمی افغانستان و دادن مناطق پشتون نشین در اختیار طالبان می باشد و همچنین بخش سیاسی طالبان در کابل حضور داشته باشند. این سوال برای ما افغانستانی ها است که آیا ما می خواهیم در صورت صلح در چنین افغانستانی زندگی کنیم و مناطق پشتون نشین خود را در اختیار طالبان قرار دهیم و اینکه یک قطب در شمال و یک قطب در جنوب افغانستان باشد.
مرادیان، در پاسخ به این سوال که چگونه می شود مشکلات حاصل از برنامه های صلح را حل و فصل کرد گفت: آنچه مشکلات افغانستان را می تواند حل کند یک خرد جمعی می تواند باشد نه عقل کل. و این خرد جمعی می تواند از طریق گفتگوی ملی و از طریق مشارکت تمام جناج ها و گروه ها می آید. هر وقت ما توانستیم یک اجماع به معنای واقعی و یک گفتگوی ملی به معنای واقعی ایجاد کنیم من امیدوار هستم از طریق یک اجماع ملی بتوانیم شرایطی برای صلح و ثبات ایجاد کنیم.
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
وعده های میان تهی غنی برعکس شد
یک نوروز دیگر هم گذشت اما؛
1- متروی برچی ساخته نشد که نشد همان نظم نسبی ترافیک نیز از بین رفت
2- امنیت بهتر نشد که نشد حالا در هیچ جای احساس امنیت نداریم نه در دانشگاه، نه در ورزشگاه، نه در درمانگاه و نه در فروشگاه
3- اصلاحات در نظام به میان نیامد که نیامد، مفسدین نظام هنوز فربه تر شدند
4-نمره های رهایشی معلمین توزیع نشد که نشد حالا معاش و تنخواه شان دو ماه و چهار ماه معطل می شود
5- از یک میلیون کار یا اشتغال جدید اصلا خبری نیست که نیست بلکه صدها هزار شغل دیگر نیز از بین رفت و موجی از مهاجرت های جوانان تحصیل کرده به سمت اروپا آغاز شد
6- قندوز به بندر تجارتی آسیا مبدل نشد که نشد بلکه همان سرمایه و تجارت های کوچکی که آنجا فعال بود آن هم به دلیل دو بار سقوط قندوز یا ویران شد و یا بیرون کشیده شد
7- افغانستان صادر کننده برق نشد که نشد بلکه اکنون همان برق وارداتی ناچیزی که داشتیم نیز از سوی طالبان قطع شد
8- آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات بهبود نیافت که نیافت حالا گرفتن معلومات از یک واقعهی بسیار عادی برای خبرنگاران پیمودن هفت خوان رستم است.
و ده ها وعدهی میان تهی و عوامفریبانهی دیگر که نه تنها عملی نشد بلکه برعکس چپه دور زد. انگار وعده کرده بود عکس اینها را انجام می دهد.
محمد صابر فهیم