بیژن

نفوذ مخرب قدرت‌های همسایه در مناسبات و روابط قدرت افغانستان چنان افزایش یافته است که شماری از چهره‌های سرشناس حتا ظواهر و عرف را هم رعایت نمی‌کنند و بسیار علنی به نیابت از ارتش پاکستان سخن می‌گویند. سیداسحاق گیلانی، نماینده‌ی پیشین مجلس نماینده‌گان و برادر مرحوم پیر سیداحمد گیلانی در نشستی در اسلام‌آباد گفته است که هند از قلمرو افغانستان بر ضد پاکستان استفاده می‌کند و جنگ طالبان مشروع است. این دو گزاره، جوهر روایتی است که پاکستان به دنیا می‌فروشد. در این تردیدی نیست که نفوذ مخرب پاکستان در افغانستان بسیار گسترده است، اما آقایان سیداسحاق گیلانی و حامد گیلانی از مرز دوستی و نفوذ هم فراتر می‌روند و در نقش دیپلومات‌ها و سخنگویان نیمه‌رسمی ارتش پاکستان ظاهر می‌شوند.
واقعیت این است که این آقایان در نقش سفیران غیررسمی ارتش پاکستان در افغانستان فعالیت دارند. بیشتر سیاست‌مداران، رسانه‌ها، نماینده‌گان مجلس و سازمان امنیت ملی افغانستان هم در مورد فعالیت‌ها و افکار آنان می‌دانند، اما هم حکومت و هم چهره‌های سیاسی به آقایان حامد گیلانی و سیداسحاق گیلانی میدان می‌دهند تا در سیاست حضور داشته باشند. محمداشرف ‌غنی سمت شورای عالی صلح را به پیر سیداحمد گیلانی سپرده بود. آقای سیدحامد گیلانی هم متحد انتخاباتی محمداشرف ‌غنی بود. سیداسحاق گیلانی عضو پیشین مجلس نماینده‌گان، در کمپین انتخاباتی رییس اجرایی حضور داشت.
شاید هدف رهبران حکومت، نشان دادن حسن نیت به پاکستان باشد. رهبران حکومت حتمی می‌خواستند با استخدام گیلانی‌ها، به پاکستان پیام بدهند که حاضر اند سفیران غیررسمی آن کشور را در تصمیم‌گیری‌های‌شان شریک سازند، تا منافع «مشروع» پاکستان لحاظ شود. اما روشن است که پاکستان به این حسن نیت قانع نیست. خواست پاکستان فراتر از این‌ها است. پاکستان می‌خواهد طالبان را به جغرافیای افغانستان یا حد اقل بر بخشی از جغرافیای آن حاکم بسازد و به این ترتیب، زون امنیتی برای اسلام‌آباد درست کند. پاکستان به رو‌ش‌های گوناگون از این هدف پرده برداشته است.
میدان دادن بیشتر به گیلانی‌ها نه تنها سودی ندارد، که زیان‌های بیشتری را به افغانستان تحمیل می‌کند. ارتش و پولیس ملی افغانستان هر روز در جنگ با طالبان قربانی می‌دهند. روایت حکومت که مورد قبول افکار عمومی در داخل و حتا در دنیای خارج است، این است که طالبان، متحد ارتش پاکستان است و جنرال‌های پاکستانی برای تثبیت هژمونی پاکستان بر افغانستان، این گروه را حمایت می‌کنند. از نظر دولت افغانستان علت دوام جنگ پس از سقوط طالبان، سیاست امنیتی هندمحور پاکستان در قبال افغانستان و رویای جنرال‌های راولپندی برای سلطه بر افغانستان است. نیروهای مسلح افغانستان هم این روایت را می‌پذیرند. سربازان اردو و پولیس می‌دانند که در برابر سطله‌طلبی جنرال‌های پاکستانی می‌جنگد و جنگ طالبان هیچ نوع مشروعیت میهنی و اجتماعی ندارد.
وقتی که یک چهره‌ی سرشناس و هم‌پیاله‌ی رهبران حکومت این روایت را زیر سوال می‌برد، جنگ طالبان را مشروع اعلام می‌کند و در نقش سخنگوی ارتش پاکستان ظاهر می‌شود، چه انگیزه‌ای برای سرباز و افسر اردو و پولیس برای نبرد باقی می‌ماند؟
اگر پروپاگندیست‌های پاکستان و طالبان مورد پیگرد قضایی قرار نگیرند، چه تعریفی باید از اقدام علیه امنیت‌ملی داشته باشیم؟ رهبران حکومتی می‌توانند ده‌ها دلیل سیاسی برای به حضور پذیرفتن گیلانی‌ها و تمجید از آنان داشته باشند، اما این دلایل برای افسر و سربازی که از جانش مایه گذاشته و برای دفاع از کیان دولت می‌جنگد، قابل قبول نیست. پاکستان نمی‌تواند چند کتاب حسین حقانی، سفیر پیشین این کشور در امریکا را تحمل کند. حسین حقانی در انتقاد از ارتش پاکستان چند کتاب نوشته است و جنرال‌های پاکستانی را به پایان دشمنی با هند دعوت کرده است. همین آقا به دلیل نوشتن همین کتاب‌ها و چند مصاحبه‌ی رسانه‌ای از ترس پیگرد قضایی به پاکستان رفته نمی‌تواند. حسین حقانی خواستار نابودی پاکستان نیست، بلکه از ارتش انتقاد می‌کند، اما برایش پرونده تشکیل شده است.
چه دلیلی دارد که گیلانی‌ها در کابل تحمل می‌شوند؟ پاکستان چند جلد کتاب یک سفیر سابقش را در انتقاد از ارتش آن کشور تحمل ندارد، اما کابل کسانی را تحمل می‌کند که جنگ بر ضد دولت افغانستان را مشروع می‌دانند و سیاست هندمحور اسلام‌آباد در قبال افغانستان را تأیید می‌کنند. تحمل گیلانی‌ها هیچ منطق سیاسی و حقوقی ندارد. هیچ سیاستمداری در شرایط جنگی نمی‌خواهد اعتماد نظامیان کشورش را از دست بدهد.
گیلانی‌ها باید مورد پیگرد عدلی و قضایی قرار بگیرند و اگر حکومت به دلایلی نمی‌تواند آنان را مورد پیگرد قرار دهد، باید از ورود شان به کشور جلوگیری کند. حکومتی که می‌تواند جنرال دوستم را به تبعید بفرستد، از پس چند سفیر غیررسمی پاکستان نیز می‌برآید. آنانی که پاکستان را بر کشور خود ترجیح می‌دهند، «شناختی‌کارت» آن را با افتخار در جیب خود می‌گذارند و عکس جنرال‌هایش را بر دیوارهای خود می‌آویزند، بهتر است که در همان پاکستان زنده‌گی کنند و برای آن بمیرند. پاکستان باید از دوستانش در قلمرو خودش میزبانی کند.8 صبح