عزیز آریانفر

در جنگ اوکرایین اهداف روسیه و امریکا هویدا و روشن است. هر یک از ابرقدرت ها, راهبردهای خودشان را دارند و مطلقا طبق منافع ملی خود عمل می کنند. بنا بر این پشتیبانی از یکی از دو طرف کار بیهوده یی است.
چنین بر می آید که برخی ایرانیان مخالف دولت ایران به خاطر حمایت روسیه از ایران طرف اوکرایین را گرفته اند‌. همچنین برخی از هم میهنان چپگرای ما از روسیه پشتیبانی می کنند. در عین حال، برخی از کسانی که در گذشته در زمان جنگ با شوروی ها زیانمند شده بودند، اکنون هم با روسیه دشمنی می ورزند.
برخی هم از اوضاع راستین امر در اوکرایین آگاهی ندارند و ناآگاهانه به سود این یا آن طرف موضعگیری می کنند.
این گونه، شمار تحلیلگران که ارزیابی درستی از وضعیت دارند، بسیار اندک است.
تنها کاری که می توان کرد، تجزیه و تحلیل پسمنظر بحران ، وضعیت کنونی آن، آینده آن و تاثیرات آن بر منطقه و جهان و کشور ما است.
روشن است بزرگترین بازنده جنگ مردم اوکرایین است. پس از آن اروپا.
دولت اوکرایین که دربست وابسته به کاخ سپید است، با پیشگیری مشی دشمنی با ابر قدرت همسایه و رفتارهای سخت ابزاری با مردم روس تبار کشور خود لغزش راهبردی بزرگی را مرتکب گردید که به فروپاشی، ویرانی و نابودی کشور اوکرایین می انجامد.
بارها بهتر بود هر گاه طرح بیطرفی اوکرایین را پیگیری می کرد و جلو جنگ و ویرانی و تباهی را می گرفت.
حتا پس از آغاز جنگ باید در همان دو ساعت نخست باید اعلام آتش بس می کرد و با پذیرش طرح بیطرفی و کنفدرالی یا دست کم فدرالی ساختن ساختار ، کشور را از ویرانی، نابودی و فروپاشی نجات می داد.
مگر دردمندانه سیاستمداران اوکرایین دچار لغزش راهبردی بزرگی شدند و کار را به این جا رساندند.
امروز ارتش اوکرایین تقریبا از پا درآمده است و به جز از پیاده نظام چیزی ندارد‌. یک پنجم گستره سرزمینی خود را از دست داده است و پیش بینی می شود که تا پایان مرحله سوم جنگ جهل درصد خاک خود را به شمول خارکف، اودسا، زاپاروژیا، کریوی روگ و نیکولایفسک را از دست بدهد.
بیش از ده میلیون نفر از مردم اوکرایین آواره و نزدیک به صد هزار نفر کشته شده اند.
اقتصاد کشور هم یک تریلیون دالر زیان دیده است. شبکه راه آهن سراسری آن یک چهارم ظرفیت خود را از دست داده است. فرودگاه ها، بندرها و شهرهای بسیاری ویران شده و کارخانه های بسیاری نابود گردیده است. همه پالایشگاه ها و کارخانه های کشور ویران گردیده است. درآمد کشور به صفر رسیده و وام های خارجی آن به ۱۵۰ میلیارد دالر بالغ گردیده است.
و اما بد تر از این وضعیت اروپا است که به دلیل نپذیرفتن طرح بیطرفی اوکرایین تورم در آن به ۲۰ درصد بالا رفته و پیش بینی می شود که تا پایان سال ۴۰۰ میلیارد دالر زیان اقتصادی ببینید. آینده هم روشن نیست. اگر وضع همین گونه ادامه یابد، انتظار می رود اروپا لا خطر بیکاری، گرانی و رکود بی پیشینه و بحران انرژی روبه رو گردد.
همین اکنون بودجه نظامی اروپا به ۵۰۰ میلیارد دالر رسیده است. روشن است میزان صادرات اروپا به روسیه هم کاهش چشمگیری یافته است.
بی چون و چرا بارها بهتر بود که اروپا با پرهیز از دنباله روی امریکا در اندیشه منافع خود می بود و از افتادن در ژرفنای چاه جنگ پرهیز می کرد‌.
اروپا برعکس امریکا و انگلیس در گسترش مناسبات اقتصادی با روسیه ذینفع است و نباید بازار بزرگ مواد خام و مقصد صادرات پهناوری چون روسیه را از دست بدهد.
تازه تحریم ها در برابر روسیه تاثیر چندانی بر اقتصاد روسیه نداشته، برعکس بر اروپا تاثیر ناگواری داشته است‌.
فشار بیش از حد و مرز بر روسیه ، این کشور را به کام چین می اندازد که برای اروپا بسیار خطرناک است.