علیه مستقر سازی نفرات حکمتیار در لایه های دولت وسکتورهای امنیتی تحت عنوان طالبان مساوی حکمتیارسبوتاژ ومقاومت گسترده ای شروع شده است.
گزارشی وجود دارد که شور واشتیاق ومحاسبات سیاسی محفل ارگ در رابطه به حکمتیار در نتیجه فشار های فزاینده شبکه های جمیعت اسلامی و شورای نظار، جنبش ملی، احزاب شیعه و مجموعه جریان ها در شورای حراست تحت رهبری استاد سیاف، کمتر شده است.

حکمتیار که تا دو ماه پیش بیخی درنقش حفاظت از منافع طالبان ظاهر شده بود، اکنون با عقب نشینی از نخستین خط موضع گیری خویش می گوید که طالبان اکنون دو دسته شده؛ یکی مجبور به جنگ شده و دیگری به نفع بیگانگان می‌جنگد. اما تمامی شبکه هایی که علیه وی فعال شده اند مدعی اند که حکمتیار در واقع با یک جریان طالبی مستقر درارگ دست  اتحاد داده است.

«تنظیم» های سیاسی با هم دشمن در شرایط جدید بار دیگر به تندیس های سنگدلی برعلیه یکدیگر تبدیل شده و احساسات، عقاید و مصحلت های خویش را با هم جمع و ضرب می کنند تا با پای خود یکجا به سوی یک چاه عمیق تر فاجعه جلو بروند.
روی گردانی امریکایی ها ازین درامه بازی، مولفه دیگری است که سرنوشت حکمتیار را با یک بن بست جدید گره می زند. تنه زنی زود به زود حکمتیار به تیم ارگ و دکترعبدالله برخاسته از بحران جدید است. عامل اصلی گیرافتاده گی حکمتیار دریک بن بست بدون مخرج صرفن به نا قراری مزاج وی مربوط نیست، شطرنج بازان منطقه ای نیز او را از چند طرف «کیشت» داده اند.

انگلیس- پاکستان که مبتکربازی با ورق حکمتیار بودند، اکنون اکنون به این نتیجه رسیده اند که حتی المقدور روی کارآمدی حکمتیار فقط در مقیاس یک قوه فشار می توانند حساب خود را داشته باشند نه فراتر از آن.گزارش نامه افغانستان